سلام به دوستای خوبم!
بالاخره بعد از مدتها آپدیت شدم. این مطلبو اینجا خوندم خیلی خوشم اومد. انشاا... مورد استفاده قرار بگیره.
پسر جناب شیخ رجبعلی خیاط به نقل از پدر می گوید:
آقا میرزا سید علی نطنزی غروی را دیدم که او را نگه داشتهاند و مؤاخذه میکنند گفتم: چرا تو را نگه داشتهاند؟ گفت: داشتم سرحوض وضو میگرفتم، باران آمد، گفتم عجب باران به موقعی! حالا مرا نگه داشتهاند و میپرسند: کدام کار ما بی موقع بوده؟
یا علی